گنجور

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۷ - در مدح سلطان محمد بن محمود غزنوی

 

سوسن داری شکفته برمه روشن

بر مه روشن شکفته داری سوسن

ماهی گر ماه درقه دارد و شمشیر

سروی گر سرو درع پوشد و جوشن

سوزن سیمین شده ست و سوزن زرین

[...]

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۷ - در مدح شمس الکفات خواجه ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی

 

آمد آن نو بهار توبه‌شکن

بازگشتی بکرد توبهٔ من

دوش تا یار عرضه کرد همی

بر من آن عارض چو تازه سمن

گفت وقت گل است باده بخواه

[...]

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۸ - در مدح خواجه احمد بن حسن میمندی وزیر گوید

 

نگار من آن لعبت سیمتن

مه خلخ و آفتاب ختن

برون آمداز خیمه و از دو زلف

بنفشه پریشیده بر نسترن

تماشا کنان گرد خیمه بگشت

[...]

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۹ - در مدح شمس الکفات احمد بن الحسن میمندی

 

گفتم گلست یا سمنست آن رخ و ذقن

گفتا یکی شکفته گلست و یکی سمن

گفتم در آن دو زلف شکن بیش یا گره

گفتایکی همه گره است و یکی شکن

گفتم چه چیز باشد زلفت در آن رخت

[...]

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۰ - در مدح خواجه ابوالفتح فرزند وزیرگوید

 

سیه زلف آن سرو سیمین من

همه تاب و پیچست و بند و شکن

نگار مرا سرو آزاد خوان

کنار من آن سرو بن را چمن

بلندی و سبزی بود سرو را

[...]

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۳ - در مدح خواجه ابوالحسن حجاج علی بن فضل بن احمد گوید

 

پیچان درختی نام او نارون

چون سرو زرین پر عقیق یمن

نازنده چون بالای آن زاد سرو

تابنده چون رخسار آن سیمتن

شاخش ملون همچو قوس قزح

[...]

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۴ - در مدح عمیدالملک خواجه ابوبکر علی بن حسن قهستانی عارض سپاه

 

دی به سلام آمد نزدیک من

ماه من آن لعبت سیمین ذقن

بازنخی چون سمن و با تنی

چون گل سوری به یکی پیرهن

تازان چون کبک دری برکمر

[...]

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - در مدح خواجه عمید المک ابوبکرقهستانی عارض لشکر

 

بوستانیست روی کودک من

واندر آن بوستان شکفته سمن

چون سمن سال و مه در آن بستان

لاله یابی و نرگس و سوسن

باغبانی بباید آن بت را

[...]

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۹ - در مدح خواجه ابو سهل دبیر، عبدالله بن احمد بن لکشن وزیر ابویعقوب عضدالدوله یوسف بن سبکتگین

 

باغ پر گل شد و صحرا همه پر سوسن

آبها تیره ومی تلخ و خوش و روشن

کوه پر لاله و لاله همه پر ژاله

دشت پر سنبل و سنبل همه پر سوسن

ز ابر نوروزی و باران شبان روزی

[...]

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۲ - در مدح خواجه ابو علی حسنک وزیر

 

ای عهد من شکسته بدان زلف پر شکن

با ز این چه سنبلست که سر برزد از سمن

دامیست آن که از پی دل تو همی زنی

دام ار همی ز بهر دل من زنی مزن

چندین هزار حیله چه باید ز بهر دل

[...]

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۲۴ - ازاوست

 

خدای داند بهتر که چیست در دل من

ز بس جفای توای بیوفای عهدشکن

چو مهربانان در پیش من نهادی دل

نبرد و برد دلم جز به مهربانی ظن

همی ندانست این دل که دل سپردن تو

[...]

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۳۷

 

تا زر نباشد به قدر سرمه

تا لاد نباشد به شبه لادن

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۳۸

 

تا مورد سبز باشد چون زمرد

تالا سرخ باشد چون مرجان

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

توسروی وبر پای نکوتر که بود سرو

نی نی که ترا سرو رهی زیبد بنشین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

امروز مرا رای چنانست که تاشب

پیوسته ترا بینم تو نیز مرا بین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

چشم من و آن روی پر از لاله و پرگل

دست من و آن زلف پر از حلقه و پر چین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

زان رخ چنم امروز گل و لاله سیراب

زان ساده زنخدان، سمن تازه و نسرین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

تا ظن نبری، چشم وچراغا! که شب آمد

چشم و دل من سیر شود زان رخ سیمین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

من بر تو شب و روز نگه خواهم کردن

چندین به چه کارست حدیثان نگارین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

امروز به شادی بخورم با تو که فردا

ناچار مرا میر برد باز به غزنین

فرخی سیستانی
 
 
۱
۲
۳