گنجور

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴ - مدح سلطان ارسلان بن طغرل

 

خسر و خسرو نشان شاهی که جز بر لفظ او

نیک بختی کم فرستد تحفه و زادی مرا

آن جهان بختی که الا ز آستین فرخش

روی ننمودست در عالم کف رادی مرا

جوشن اقبال او تا پشت من دارد قوی

[...]

۱۸ بیت
اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۳ - در مقام عشق فرماید

 

عشق برآورد گرد، از سر مردان مرد

گر تو، بسر زنده ی از سر این راه، گرد

فرد شو از هر دو کون تا بقبولی رسی

طالب مشرک مباش در ره مطلوب فرد

و الله، کافسار حکم بر سر دوران کنی

[...]

۱۸ بیت
اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۴

 

نهاد طبع لطیفت چه گوهری است کزو

هزار دریا در لحظه ئی همی زاید

روان، بمجلس مانوس او بیاراید

بصر، بطلعت میمون او بیاساید

خرد چسان کمر عشق برمیان بندد

[...]

۱۸ بیت
اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۱

 

ای یازده امهات و نه باب

نازاده خلف تر از تو فرزند

قهر تو دورخ نهاده بر زهر

لطف تو سه ضربه داده برقند

شیراجم از تو آسمان صید

[...]

۱۸ بیت
اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶

 

ای دل بی‌رحم تو را، مایهٔ شادی غم ما

این چه بلا بود قضا، من ز کجا تو ز کجا

تا که ز من جور و جفا، شرم نداری ز خدا

اینت بلائی که توئی، یارب زنهار تورا

یا رب زنهار ز تو سخت بلائی که توئی

[...]

۱۸ بیت
اثیر اخسیکتی