گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۶ - در مدح عمیدالملک بونصر

 

بوستان را مهرکانی باد زر آگین کند

رنگ بستاند ز گلها باده را رنگین کند

روی هامون را کند مانند سوزن گرد زرد

هر گیاهی را بر او چون سوزن زرین کند

دختران تاک رز را گر ببیند باده خوار

[...]

۳۲ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۸ - در مدح ابوالیسر

 

نگار کرد رخ من بخون دیده نگار

کنار کرد بیکبارگی مرا ز کنار

من از جدائی آن دلبر فریشته خوی

ز خورد و خواب جدا مانده ام فریشته وار

ز بسکه هجر همی کاهدم چنان شده ام

[...]

۳۲ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۷ - در مدح ابونصر مملان

 

اگر باران نباشد در بهاران

سرشگ و آه من بس باد و باران

جهان را بس بود نالیدن من

اگر بلبل ننالد در بهاران

سحرگه بانگ من بشنو ز مطرب

[...]

۳۲ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۵ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

بتی چون رامش اندر می مهی چون دانش اندر جان

بلای دل بدو سنبل شفای جان بدو مرجان

ز عنبر بر مهش چنبر ز سنبل بر گلش چوگان

دلش چون قبله تازی رخش چون قبله دهقان

دو چشمش مایه درد است و دو لب مایه درمان

[...]

۳۲ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۸ - فی المدیحه

 

مرا هجران آن آهوی آمو

همی دارد چو بچه مرده آهو

زمانی روی کرده جفت آرنج

زمانی دست کرده جفت زانو

ز درد اندر دوان آنکو بآنکو

[...]

۳۲ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰۹ - در مدح ابونصر مملان و تهنیت عید اضحی

 

مرا به ناله و زاری همی‌بیازاری

جفای تو بکشم زانکه بس سزاواری

تو را به جان و تن خویشتن خریدارم

مرا به قول بداندیش می‌بیازاری

به جان شیرین مهر تو را خریدارم

[...]

۳۲ بیت
قطران تبریزی