گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۶ - در مدح ابوالیسر سپهدار اران

 

سرشک ابر به کردار لؤلؤ لالاست

نسیم باد به کردار عنبر ساراست

سپاه برف رمید و سپاه لاله رسید

خروش زاغ نشست و خروش فاخته خاست

به هر کجا نگری پیش چشم تو گهر است

[...]

۳۱ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۷ - در مدح ابوالحسن علی لشگری

 

ای دلارام و دل آشوب و دلاویز پسر

عهد کرده بوفا با من و نابرده بسر

غم عشق تو روانم بلب آورده بلب

درد هجر تو توانم بسر آورده بسر

شمنان چون تو ندیدند و نبینند صنم

[...]

۳۱ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۹ - در مدح ابومنصور

 

تا سپاه گل هزیمت شد ز خیل ماه تیر

از ترنج افروخت بستان چون سپهر از ماه تیر

با مُنَقّط سیب گوئی نارِ کفته کرده جنگ

این بخست آنرا به تیغ و آن بخست این را به تیر

کان به تن بر، کفته دارد زخمها از تیغ مهر

[...]

۳۱ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۶ - در مدح ابومنصور

 

تنم به گونه نال و دلم به گونه نیل

جهان ز نیلم نال و روان ز نالم نیل

چو نیل چشم منست از گریستن شب و روز

چراست جای نهنگ اندر آن دو چشم کحیل

رفیق رنجم تا عشق با منست رفیق

[...]

۳۱ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۶ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

گر نگار من دو زلف خویش بسپارد بمن

مشگ سایم من بکیل و غالیه سایم بمن

جان من دائم دژم باشد بسان چشم او

زلف او دائم بخم باشد بسان پشت من

سنبلست آن زلف و یا زان گرد سنبل سنبله

[...]

۳۱ بیت
قطران تبریزی