ایرانشان » کوشنامه » بخش ۶۵ - در لشکرگاه ایرانیان و چینیان
از آوردگه کوش چون گشت باز
سوی آتبین رفت و بردش نماز
بدو آتبین زود بر پای خاست
بر آورد و بنشاند بر دست راست
بدو گفت کامروز با چینیان
[...]
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۷۹ - جنگ آتبین و کوش و پیروزی آتبین
بگفت این و شد تا به نزدیک کوش
بر او حمله آورد چون شیر زوش
چنان هردوان بر هم آویختند
کز اسبان همی خون و خوی ریختند
گهی این برآن و گهی آن بر این
[...]
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۳۲ - بازگشت آتبین به بسیلا به نزد طیهور شاه
وز آن روی چون آتبین بازگشت
بسیلا ز شادی پر آواز گشت
همی کرد و بازار برخاستند
بسیلا به دیبا بیاراستند
همی تا به نزدیک دربند تفت
[...]
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۷۲ - مرگ دختر کوش و زاری پدر
دو سال اندر این ماهچهره ببود
که او هر زمانیش رشکی نمود
ستمکش بدان سختی اندر بمرد
برفت و ستم با تن خود ببرد
چو آگاهی آمد ز مرگش به کوش
[...]
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۵۹ - پند دادن فریدون کوش را و سوگند دادن او به دادگری و فرمانبرداری
چو آن جا رسی کشور آباد کن
چو آباد کردی همه داد کن
که چون داد یابد تو را زیر دست
جز از سایه ی تو نسازد نشست
ز بیداد هر کس گریزد همی
[...]
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۸۰ - کارهای نیک کوش و دوست گرفتن مردمان او را
وزان پس به دستور داننده گفت
که کاری ست مانده مرا در نهفت
یکی جایگه کرد خواهم ز سنگ
گر آیند دیگر سیاهان به جنگ
بجوشند وز کینه جنگ آورند
[...]
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۱۴ - جنگ در روز دوم
چو بگذشت تیره شب و روز شد
ز خورشید گیتی دل افروز شد
ز گردان ایران برآمد خروش
تو گفتی جهان گشت پولادپوش
سوی میمنه قارن پهلوان
[...]
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۲۸ - پذیرفتن کوش پینشهاد تور و سلم را
چو نزدیک کوش آمد آن تیزکوش
برآن نامه بر کوش بنهاد هوش
چو گفتار آن هر دو خسرو شنید
ز شادی تو گفتی دلش برپرید
فرستاده را شادمان پیش خواند
[...]
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۳۲ - نامه ی قارن و نریمان به فریدون و پاسخ او
نوندی برفت از در پهلوان
که ای شاه بیدار روشنروان
خراسان چو ما تاختن ساختیم
ز تور و سپاهش بپرداختیم
به جیحون رسیدیم و دشمن گذشت
[...]
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۶۳ - ساختن حوضها برای درمان مصروعان
به راه بیابان به جایی رسید
که آبی که بود ایستاده بدید
کسانی که مصروع بودند و سست
به دل ناتوان و به تن نادرست
همه خنده ای خوش بر ایشان فتاد
[...]
ایرانشان » بهمننامه » داستان اندر لشکر آراستن شاه بهمن به رزم فرامرز به کین اسفندیار » بخش ۱۹ - جواب نامه دستان و باز خبر آوردن
چو پوینده از پیش دستان برفت
شتابید نزد فرامرز تفت
ازو نامه بستد فرامرز راد
بخواند و ببوسید و بر سر نهاد
ز دیده ببارید خونابه چند
[...]