گنجور

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۴

 

ای صورت تو سکون دلها چو خرد

وی سیرت تو منزه از خصلت بد

دارم ز پی عشق تو یک انده صد

از بیم تو هیچ دم نمی‌یارم زد

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۵

 

گه جفت صلاح باشم و یار خرد

گه اهل فساد و با بدان داد و ستد

باید بد و نیک نیک ور نه بد بد

زین بیش دف و داریه نتوانم زد

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۶

 

من چون تو نیابم تو چو من یابی صد

پس چون کنمت بگفت هر ناکس زد

کودک نیم این مایه شناسم بخرد

پای از سر و آب از آتش و نیک از بد

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۸

 

خواجه در غم من ار گفت که چون بی‌خردان

دین به دل کرده‌ای اندر ره دنیا لابد

دیو در گوش هوا و هوسش می‌گوید

از پی کبر و کنی چون متنبی سد جد

من چه دانستم کز تربیت روح‌القدس

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۳

 

چون ز بد گوی من سخن شنوی

بر تو تهمت نهم ز روی خرد

گویم ار تو نبودیی خرسند

او مرا پیش تو نگفتی بد

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۵۶ - فصل فی البلا

 

عاشقان را غذا بلا باشد

عاشقی بی بلا کجا باشد

لقمه از سفرهٔ بلا خوردند

می‌زمیخانهٔ رضا خوردند

هرکه را در جهان بلا دادند

[...]

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۰ - الایمان نصفان‌، نصفه صبر ونصفه شکر

 

وقت ضر و عنا دل صابر

گاه نفع و غنا زبان شاکر

صبرو شکری همی نمای به نقد

تا خطابت کنند «نعم العبد»

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » مقدّمهٔ رفاء » بخش ۱ - مقدّمهٔ رفاء

 

ما کلف الله نفسا فوق طاقتها

ولا تجود ید الا بما تجد

تا سنائی کیست کاید بر درت

مجد کو تا گویدش کز راه برد

نام او می‌دان و نقشش را مبین

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۴۴ - حکایت در شجاعت و غیرت

 

از زره بود پشتِ حیدر فرد

کرد خصمش سؤال گفتا مرد

تا بُوَد روی به زره باشد

چون دهد پشت کشته به باشد

آب باشد نه مرد چون پولاد

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - ترکیب بند در مدح ایرانشاه

 

از برای بخشش آموزی چو اقبال و خرد

آفتاب از اوج خود شاگرد این درگاه باد

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - ترکیب بند در مدح ایرانشاه

 

پس چو چونین‌ست بهر نام نیکش خلق را

مدح او چون مدح روح و عقل در افواه باد

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - ترکیب بند در مدح ایرانشاه

 

هر که خاک درگهش را گاه سازد هفته‌ای

همچو کیوان آسمان هفتمینش گاه باد

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - ترکیب بند در مدح ایرانشاه

 

چون ز کلک و تیغ می باشد تن و جان را نظام

روز رزم و بزم دیوان با کفت همراه باد

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - ترکیب بند در مدح ایرانشاه

 

همچنین و بعد ازین تا در جهان گردد زمان

دولتت را حکم باد و عشترتت را گاه باد

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - ترکیب بند در مدح ایرانشاه

 

اندر آن فرخنده مجلس مطربت ناهید چرخ

آفتابت باده، جام باده جرم ماه باد

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - ترکیب بند در مدح ایرانشاه

 

تا کهن گردد ز ماه نو بقای آدمی

عمر تو چون ماه نو بالنده و دلخواه باد

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - ترکیب بند در مدح ایرانشاه

 

در زمان بادت به نیکو سیرتی عمر دراز

در ازای عمر تو دست زمان کوتاه باد

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳ - لیس‌کمثله شی‌ء و هو السمیع البصیر

 

وتر و قدوس و واحد است و صمد

وصف‌ او لم یلد ولم یولد

سنایی
 
 
۱
۲
۳
۶