چو سوخت خال تو دل، عاشقان، یکدله را
به باغ لاله دگر خورد داغ باطله را
ز کاروان جنون دل گرفت و داد به زلف
شریک دزد ببین و رفیق قافله را
دلم به زلف تو، بر ابروی تو سجده کند
بلی، کنند دل شب، نماز نافله را
به سر کنم پس از این طی راه منزل عشق
دگر چه رنجه دهم پای پر آبله را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دلتنگی سخن میگوید. شاعر از سوختن دل عاشقان به خاطر خال معشوق صحبت میکند و داغهای جدیدی که در این راه به دل مینشیند. او به کاروان جنون و رفیقانی که در این سفر عاشقانه هستند اشاره میکند و دلی که به زلف معشوق سجده میکند. در نهایت، شاعر قصد دارد که عشق را ادامه دهد و از رنجها و دردهایی که در این مسیر با آنها مواجه میشود، شکیبا باشد.
هوش مصنوعی: وقتی که عشق و زیبایی تو دل را سوزانده است، دلهای عاشق و یکدل به باغ لالهها نمیروند و به جای آن، داغی نابود کننده را احساس میکنند.
هوش مصنوعی: از کاروان دیوانگی، دل به زلف همسفر سپرد و نگاه کن چطور دزدی را که همسفر اوست، به زلفش تسلیم کرده است.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر زیبایی زلف تو، بر ابروی تو تسلیم میشود. بله، دل شب هم به خاطر زیباییاش، به عبادت و راز و نیاز میپردازد.
هوش مصنوعی: پس از این، در مسیر عشق ادامه میدهم و دیگر نمیخواهم پای زخمیام را آزرده کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیاکه جام مروت دهیم حوصله را
به سایهٔ کف پا پروریم آبله را
به وادیی که تعلق دلیل کوششهاست
ز بار دل به زمین خفتهگیر قافله را
ز صاحب امل آزادگی چه مکان است
[...]
ببند ای دل غافل بخود ره گله را
زیان بس است ز مردم ببر معامله را
فراخنای جهان بر وجود من تنگ است
تو نیز تنگتر از این مخواه حوصله را
دل تو ز آهن و من ره بدان از آن جویم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.