گنجور

 
 
 
محتشم کاشانی

شوم هلاک چو غیری خورد خدنگ تو را

که دانم آشتئی در قفاست جنگ تو را

که کرده پیش تو اظهار سوز ما امروز

که آتش غضب افروخته است رنگ تو را

مصوران قلم از مو کنند تا نکشند

[...]

نظیری نیشابوری

دلا گداز که آیینه کرده سنگ تو را

کدام صیقل ابرو زدوده زنگ تو را

تو کعبه در دل ما کافران چه می جویی

گر آزری نتراشیده است سنگ تو را

کسی شکاری عشق تو را چه می داند

[...]

حزین لاهیجی

خوش آنکه غازه گر آیم رخ فرنگ تو را

زخون دیده فروزم، چراغ رنگ تو را

دلیل مقصد آوارگان عشق منم

نشان بوسه گذارم، دهان تنگ تو را

شکستت ای چمن آرای آرزو مرساد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه