گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اسیر شهرستانی

گشته سودای غمش هم درد و هم درمان مرا

می تراود آب خضر از آتش پنهان مرا

ساخت اول حلقه زنجیرم از چشم غزال

چون به صحرا برد سودای تو از زندان مرا

زد فلک از اخترم بر سر گل سرگشتگی

بسکه دید از گردش چشم تو سرگردان مرا

 
sunny dark_mode