نگران که بود رشک به حسرت دارم
لاف مهر که زند داغ محبت دارم
وصل اگر هست خموشی گره اظهار است
بس خجالت که زهمراهی فرصت دارم
تشنه کشتن خود ساخته آسودگیم
شخص بیتابی سیمابم و طاقت دارم
چون به یادت نفس سرد کشم آب شوم
بسکه از هستی خود بی تو خجالت دارم
خوشه چین ذره ام از پرتو خورشید دلت
صدف معنی بکرم چه طبیعت دارم
فکر دریوزه گران فهم کلامم نکند
طبع مستغنی خود ساخته منت دارم
آشنا فکر کسی با سخنم نیست اسیر
معنی پاک ز آلایش صورت دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.