زنده دردم به درمانم چه کار
دل سلامت باد با جانم چه کار
عشق از من مصلحت اندیش تر
بعد از این با آه و افغانم چه کار
یار در دل باده بر کف جان به لب
بیش از این یاران به سامانم چه کار
گر غرض آزار و مطلب دشمنی است
کشته وصلم به هجرانم چه کار
دورتر ای دوست دشمن دورتر
خار خشکم با گلستانم چه کار
پیش پیش دشمنان جان می دهم
با نوازشهای یارانم چه کار
سبز شد خارم ز فیض دل اسیر
با نم ابر بهارانم چه کار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به حس درد و رنج خود اشاره میکند و از بیفایده بودن عشق و امید صحبت میکند. او از دل سالم و دوستان یاد میکند و میگوید که حتی در شرایط سخت، احساسات او درمان نمیشود. او به دشمنی و فاصله از دوست اشاره دارد و میپرسد که با وحدت و محبت یارانش چه کار میتواند بکند. در نهایت، او به تغییر و رشد خود از طریق عشق و احساسات اشاره میکند، ولی همچنان از وضعیت دشوار خود گلایه دارد.
هوش مصنوعی: درد زندگی من چه فایدهای دارد وقتی که دلم سالم است، پس برای جانم چه اهمیتی دارد؟
هوش مصنوعی: عشق حالا به من بیشتر از خودم به مصلحتها و ملاحظهها فکر میکند. پس از این، با آه و نالههای من چه کاری میتواند انجام دهد؟
هوش مصنوعی: دوست گرامی در دل خود مشغول نوشیدن است و جانم به لب رسیده است، حالا در این وضعیت چه نیازی به یاران دیگر دارم؟
هوش مصنوعی: اگر هدف تو آزار و دشمنی است، پس برای من چه تفاوتی دارد که با جدایی از تو کشته شوم یا نه؟
هوش مصنوعی: دورتر باش ای دوست، دشمنم هم دور باش. من که خارِ بیجانم، چه کاری با گلستان دارم؟
هوش مصنوعی: من برای دفاع از خودم و جانم، بیتوجه به دشمنان، تنها به محبت و حمایت دوستانم اهمیت میدهم.
هوش مصنوعی: با طراوت و سرسبز شدم، در حالی که دل من در بند عشق است. باران بهاری چه تأثیری بر من دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.