گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد
موج صفای سنگ ز آیینه بگذرد
گر از پل شکسته ز دریا توان گذشت
مخمور هم ز می شب آدینه بگذرد
دشمن به خون خویش تپد در سرای خویش
اما به شرط آنکه دل از کینه بگذرد
گردد چراغ خلوت دلهای قدسیان
آهی که از مصاحبت سینه بگذرد
گیرد جهان ز جوهر تجرید اسیر عشق
چون شعله گر ز خرقه پشمینه بگذرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفهوم گذشت و رهایی از کینه و مشکلات میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویری مانند گذشتن از آسمان و دریا، نشان میدهد که رسیدن به آرامش و عشق نیازمند گذشتن از زخمها و کینهها است. حتی در دشواریها، اگر دلها از کینه و حسد پاک شود، میتوانند به نور آرامش و محبت دست یابند. در نهایت، عشق و روحانیت میتواند زندگی را دگرگون کند، اگر انسانها از موانع و عقدههای خود بگذرند.
هوش مصنوعی: اگر آسمان از زنگار قدیمی خود بگذرد، نوبت آن میرسد که موج روشنی و صفا همچون آینهای از سنگ عبور کند.
هوش مصنوعی: اگر بتوان از پل شکسته بر روی دریا عبور کرد، نوشیدنيهای مفرح نیز میتوانند در شبهای جمعه به راحتی گذر کنند.
هوش مصنوعی: دشمن در خانهاش به سبب خشم و دشمنی خود، باید با خون و درد دست و پنجه نرم کند، اما این فقط در صورتی درست است که او کینه و نفرت را از دل خود بیرون کند.
هوش مصنوعی: دلهای پاک و مقدس مانند چراغی روشن میشوند وقتی که آهی از اعماق وجود و از عواطف قلبی بیرون بیاید.
هوش مصنوعی: جهان به خاطر ذات و ماهیت عدم وابستگی به عشق به تسخیر درمیآید، مثل شعلهای که با عبور از پارچه پشمی نبودش را نشان میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.