یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذرد
تا کی این صیاد مست از صید غافل بگذرد
سبزه زنجیر می روید ز صحرای جنون
سیر دارد گر نسیمی بی سلاسل بگذرد
موج را بیدست و پا تر می نماید اضطراب
کشتی بی لنگران از بحر مشکل بگذرد
بی نیازیهای دهقان خانه سوز آفت است
میگدازد برق را هرکس ز حاصل بگذرد
کشتی دریای عاشق را حباب وحشت است
آب می گردد اگر از یاد ساحل بگذرد
پاک شو ز آلودگیها در ره تنگ عدم
از گهر چون رشته ای تر گشت مشکل بگذرد
کشت بی برگی است برقش دشتبانی می کند
آفت از دست توکل دست بر دل بگذرد
شوق را نازم چه پروا دارم از واماندگی
منزل از همراهی کامم ز منزل بگذرد
صبح خندان می شود بر روی تیغ آفتاب
کاملی باید که از تقصیر جاهل بگذرد
قطره ما از خیال بحر طوفان است اسیر
مایه سیل است هر اشکی که از دل بگذرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صبر کن ای باغبان کاندوه بلبل بگذرد
خواری بلبل سرآید خوبی گل بگذرد
عشق شیرین از هزاران خسرو شیرین به است
حسن معنی جو که این حسن و تجمل بگذرد
گرچه دشوارست کار غم توکل بر خدا
[...]
بر جهان هر کس که از روی تأمل بگذرد
از بساط خار با دامان پر گل بگذرد
جنگ دارد با توکل، بر توکل اعتماد
آن توکل دارد اینجا کز توکل بگذرد
رنگ و بو روشن ضمیران را نگردد سنگ راه
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.