هر دل خبر از آینه دید ندارد
هر ذره نسب نامه خورشید ندارد
ناکامی جاوید رسانید به کامم
نومیدیم از وصل تو نومید ندارد
تنهایی تنها نشود رهبر موری
کثرت خبر از عالم توحید ندارد
تنها نه غم خود غم یک قافله دارم
غارتزده جز حسرت جاوید ندارد
صاحبنظران چشم به راه دگرانند
صد قبله نما هست و یکی دید ندارد
در حیرتم از پرورش ابر مکافات
بر تاک خطا رفت و ثمر بید ندارد
همدرد اسیرم به تمنای تو عمری است
دارم ز تو روزی که شب عید ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.