ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد
که دست نازکت از خون من حنا بندد
گداز رشک ز سیمای دل توان دیدن
به رنگ داغ که سوختن حنا بندد
ز شوق اینکه به لعل تو نسبتی دارد
پیاله همچو عقیق یمن حنا بندد
نمی گشایم اگر صبح عید می آید
شبی که دست مرا یار من حنا بندد
شفق دمید و چمن شد نگارخانه چین
ز عکس گل کف برگ سمن حنا بندد
چو لاله دیده من داغ رشک می سوزد
اگر ز رنگ گل آن سیمتن حنا بندد
رسیدن شب عید بهار نزدیک است
گل پیاله گر از دست من حنا بندد
حجاب روی کسی داده عیدی گلشن
که لاله از گل افروختن حنا بندد
گل همیشه بهارش خزان نمی بیند
چمن اسیر گر از اشک من حنا بندد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.