تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیبد
همای نازکت را استخوان از مغز جان زیبد
دلم خوش در بغل دارد خیالت را تماشا کن
چنان آیینه ای را اینچنین آیینه دان زیبد
وفا سرشار و او سرمست و ساقی سرگران او
نگه را بیخودی می را طرب دل را فغان زیبد
نسیم وادی الفت بهار عمر جاوید است
محبت را دم عیسی غبار (از) کاروان زیبد
ستم پروده ام در مذهب ما شوخ چشمان را
اگر صد روی دل باشد دل نامهربان زیبد
زدم دست تضرع چون فلک بر دامن شاهی
که خاک درگهش را خاکروب از چشم جان زیبد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زیبایی و جذبه معشوق خود میگوید و به تمجید از او میپردازد. او معتقد است که جلوه معشوقش برای او و خانهاش زیبا و دلنشین است. شاعر دل خوشی دارد و به تماشای خیال معشوقش مینشیند که مانند آیینهای درخشان است. عشق و وفا در این رابطه مشهود است و دلخوشی و مستی ناشی از آن را توصیف میکند. همچنین، او از محبت و دوستی به عنوان نمادی از جاودانگی یاد میکند و به آثار دلسردکننده ستمی که بر او رفته، اشاره میکند. در نهایت، او از درگاه الوهیت کمک میطلبد و ابراز نیاز به محبت و توجه میکند.
هوش مصنوعی: چشم من نمیتواند از زیبایی تو بگذرد و به همین دلیل، جای تو را در دل من شایسته میداند. زیبایی تو همچون پرندهای لطیف و نازک است که میتواند در جایگاه دل من آرام بگیرد و روح من را هم به طرز عجیبی تسخیر کند.
هوش مصنوعی: دل من در آغوش خود خیال تو را خوشحال است، مانند آنکه به تماشا نشستهایم و همچنان که به آیینه نگاه میکنیم، باید به این خیال نیز ارزش و زیبایی بدهیم.
هوش مصنوعی: وفا و صداقت در اوج است و او در حالت شادابی و سرمستی به سر میبرد. ساقی که همگان را مست میکند، نگاهش به اندازهای شگفتانگیز است که مانند بیخودی و مستی مینوشد و دل را به حالت شادی و طرب وادار میسازد.
هوش مصنوعی: نسیم مناسب و دلانگیز عشق، مانند بهار زندگی پایدار است و محبت مانند دم عیسی، روحی تازه به دلها میبخشد.
هوش مصنوعی: در مذهب ما کسانی که بیخبر از واقعیتهای زندگی هستند، تنها به ظواهر مینگرند. اگر دل کسی بهظاهر زیبا باشد، اما مهربانی نداشته باشد، باز هم دلش قابل تحسین نیست.
هوش مصنوعی: دست به دعا بردم چون آسمان، به سوی پادشاهی که خاک درگاه او برای جان و دل من بهترین جایگاه است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر آن کسوت که بر بالای نعمان الزمان زیبد
بر دامن، ز دل باید ره جیب از روان زیبد
قبای روزگارش پروزی در آستین شاید
ردای آفتابش ریشه ی در طیلسان زیبد
هر آن کوی کله زرین که چرخ ازاختران سازد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.