گشته تا صیاد ما مژگان شوخ
کرده صید مدعا مژگان شوخ
بر نمی آید فلک با تیغ ناز
دارد اقبال رسا مژگان شوخ
دل عبادت می کند چشم مرا
دیده ام نام خدا مژگان شوخ
از نگاه آشنا برگشته های
تا به سر دارد چها مژگان شوخ
می چکد بر شش جهت خون دلم
دیده باشد تا کجا مژگان شوخ
داردم سرگشته بیداد اسیر
آه از آن سر در هوا مژگان شوخ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.