موجه دریا ز شورم مصرع پیچیده است
در صدف گوهر ز اشکم معنی دزدیده است
از هوای گلشن چاک گریبان کسی
نکهت یوسف گل در پیرهن بالیده است
ناله خاموشی است تکرار فراموشی خوش است
گفتگوی آشنایی گوش کس نشنیده است
گریه ما دشت را مهمان دریا می کند
صفحه بحر ازحباب و موج بزم چیده است
در ریاض آرزو گر خار بلبل سبز شد
آنچه حاصل کرده ام عمری گل ناچیده است
شرمساری ها عصیان خرمن اندوزی کند
عضو عضو ما ز دهشت دانه پاشیده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و پیچیده شاعر میپردازد. شاعر از دریا و اشکهایی که در صدفی جمع شدهاند صحبت میکند، که نشاندهندهی غم و اندوه اوست. او به زیبایی گل و تأثیر آن بر روح انسان اشاره میکند و از نالههای خاموشی که در دوری و فراموشی وجود دارد، یاد میکند. همچنین ناملموس بودن گریه و تأثیر آن بر دشت و دریا را به تصویر میکشد. شاعر از آرزوها و ناکامیهایش سخن میگوید و در نهایت به شرم و تردید درونی خود اشاره میکند که حاصل زندگی پر از درد و رنج اوست.
هوش مصنوعی: دریا به خاطر ناآرامی من به طوفان درآمده و گوهری از اشک من در صدفی پنهان شده است.
هوش مصنوعی: در جویای بوی خوش گلهایی هستم که در باغستان رشد کردهاند و کسی نمیتواند از زیبایی و عطر خاص آنها غافل باشد.
هوش مصنوعی: صدای نالهای که خاموش شده، یادآور فراموشی است. گفتگویی که بین آشناها برقرار شده، به گونهای است که هیچکس آن را نشنیده است.
هوش مصنوعی: گریه ما باعث میشود که دشت به دریا دعوت شود و سطح دریا با حبابها و امواج، مراسمی را برپا کرده است.
هوش مصنوعی: اگر در باغ آرزوها به جای خار، بلبل سبز و شادابی بیابم، آنچه در طول عمر به دست آوردهام، فقط گلهایی است که هرگز نچیدهام.
هوش مصنوعی: شرم و خجالت، ما را به rebel وا می دارد و هر یک از اعضای ما تحت تاثیر ترس های ناشی از پراکنده شدن دانه ها قرار گرفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.