تا غم نبوده خاطر خرم نبوده است
زخم آنقدر نبوده که مرهم نبوده است
از باغبان چه دیده گل آرزوی ما
درگلشنی شکفته که شبنم نبوده است
بی توشه از قلمرو احسان گذشته ایم
این سایه هرگز از سر ما کم نبوده است
با دانه بهشت چه سازد ندیده دام
جایی بهشت بوده که آدم نبوده است
رشکم گداخت در چمن وصل او اسیر
گویا دلی شکفته که بی غم نبوده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.