جبهه تسلیم جان را سجده گاه دیگر است
دیده آیینه دل را نگاه دیگر است
گو مشو بیدار از خواب قیامت رستخیز
محشر ما گردش چشم سیاه دیگر است
با شهید خویش آن چشم تغافل کیش را
هر سر مژگان زبان عذرخواه دیگر است
آخر از نومیدیم امید حاصل شد اسیر
پادشاه بی نیازی را سپاه دیگر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.