اندیشه کند قبله شکیبایی ما را
آیینه کند آینه رسوایی ما را
تا عشق رمیدن کند از یاد نگاهی
وحشت زخدا خواسته تنهایی ما را
بی رخصت دل جرأت نظاره حرام است
باور نکنی شهرت خود رایی ما را
هر سایه مژگان به نظر قبله نما شد
حیرت ندرد پرده بینائی ما را
هر کس که اسیر از سر خود باک ندارد
آیینه کند حال تماشایی ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و پیچیده انسانی در مورد عشق، تنهایی و نظارت بر خود میپردازد. شاعر از اندیشهها و احساساتش سخن میگوید که ممکن است منجر به درد و وحشت شود. او به ترس از تنهایی و عدم جواز برای عشق ورزی اشاره میکند و نیز بر زیبایی و حیرت عشق تأکید میورزد. در نهایت، به بیان این نکته میپردازد که کسانی که ترسی از خود ندارند، میتوانند خود را به زیبایی نشان دهند.
هوش مصنوعی: اندیشه ما به سمت صبر و آرامش میرود و از سوی دیگر، این اندیشه باعث میشود که عیبها و خطاهای ما نمایان شود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که عشق از یاد برود و به تنهایی ما چنگ بیاندازد، نگاه وحشتزدهای از سوی خدا وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر اجازه نداشته باشی، داشتن جرات برای نگاه کردن به دل کسی نادرست است. اگر این را باور نداری، باید به شهرت و استقلال رأی ما توجه کنی.
هوش مصنوعی: هر سایهای که از مژگان به وجود میآید، به نظر راهنمایی برای قبلهی درست میرسد. این تعجب به خاطر این است که پردهی بینایی ما را میپوشاند.
هوش مصنوعی: هر کسی که از گرفتار بودن خود نگرانی ندارد، میتواند به خوبی حال و زیبایی ما را نشان دهد و به تصویر بکشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.