گنجور

 
اسیر شهرستانی

یا جلوه مده فرشته ها را

یا خام مکن برشته ها را

دهقانی برق اگر نباشد

انبار کنند کشته ها را

کی می گزد آتش قیامت

در کوره دل برشته ها را

یا رب که بلای جان ما ساخت

این شبنم گل سرشته ها را

مطلب چه رواست در دو عالم

امید به دل نهشته ها را

تا خواندن نامه ها تو دانی

از یاد مبر نوشته ها را

طول امل است اینکه دارد

درهم شده کار رشته ها را

در مستی اسیر می نویسم

قاصد مبر این نوشته ها را