آن نور که بر هر دو جهان تابان است
در ماه شب چهارده روشن آن است
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
آن نور که بر هر دو جهان تابان است
در ماه شب چهارده روشن آن است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تابش نور در دو جهان اشاره دارد و میگوید که این نور در شب چهاردهام ماه کامل، به روشنی نمایان است.
هوش مصنوعی: نور و روشنی که بر تمام جهان میتابد و همه چیز را روشن میکند، در شب چهارده ماه، به وضوح و زیبایی درخشش خاصی دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گفتم صنما دلم تورا جویاناست
گفتا که لبم درد تورا درماناست
گفتم که همیشه از منت هجراناست
گفتا که پری ز آدمی پنهاناست
می لعل مذاب است و صراحی کان است
جسم است پیاله و شرابش جان است
آن جام بلورین که ز می خندان است
اشکی است که خون دل در او پنهان است
گفتم که لبم به بوسهای مهمان است
گفتا که بهای بوسهٔ من جان است
عقل آمد و در پهلوی من زد انگشت
یعنی که خموش، بیع … که ارزان است
آن غصه که او تکیهگه سلطان است
بهتر ز چهار بالش شاهان است
آن غصه عصای موسی عمران است
آرامگه او ید بیضا زان است
مقصود ز آفرینش ما جان است
وین گوهر پاک را حقیقت کان است
دل هست کتابی که نوشت است خدای
وین روی که می بینی پشت آن است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.