قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۳
بر لب دریا چه می گردی نشین
همچو ما با ما در این دریا نشین
مجلس عشق است و ما مست خراب
سر قدم ساز و بیا از پا نشین
در خرابات مغان افتادهایم
عشق اگر داری بیا با ما نشین
گرد هر در می روی دیگر مرو
بر در یکتای بیهمتا نشین
خیز و بنشین زیردست عارفان
آنگهی بر منصب بالا نشین
دیدهٔ روشن اگر خواهی چو نور
در نظر با مردم بینا نشین
خیمه از خانه به صحرا میزنیم
وقت نوروز است و ما صحرانشین
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.