روح اعظم نایب حق خوانمش
لاجرم بر تخت دل بنشانمش
اسم اعظم خوانده ام از لوح دل
خازن گنج الهی دانمش
مهر و مه می خوانمش در روز و شب
گه به صورت گه به معنی خوانمش
عهد با او بسته ام روز ازل
تا ابد پابند آن پیمانمش
نور چشمست او و دیده دمبدم
در خیالش سو به سو گردانمش
عقل مخمور است و من مست خراب
گر درآید این چنین کی مانمش
نعمت الله مخزن اسرار اوست
هرچه می خواهم ازو بستانمش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عشق و ارادت عارف به یک معشوق الهی است. شاعر معشوق را روح اعظم و نمایندهی حق میخواند و آن را در دل خود جای میدهد. او به معشوق به عنوان خزانهدار گنجهای الهی و نور چشمش اشاره میکند و ارتباطی عمیق و پایدار با او دارد که از روز ازل برقرار شده است. شاعر همچنین به حالتی مست و عقل مخمور اشاره میکند و بیان میکند که هرچه بخواهد، از این معشوق الهی دریافت میکند.
هوش مصنوعی: من روح بزرگ را نماینده حق میدانم، از این رو او را بر روی تخت دل قرار میدهم.
هوش مصنوعی: من نام بزرگ و مقدس خدا را از دل خود میخوانم و میدانم که دل من به مانند گنجینهای از معرفت و دانایی الهی است.
هوش مصنوعی: در طول روز و شب، به زیبایی و نور خورشید و ماه اشاره میکنم؛ گاهی به شکل آنها و گاهی به حقیقتشان.
هوش مصنوعی: من از روز نخست تا همیشه به او وفادار ماندهام و در این پیمان هیچ گاه تغییر نخواهم کرد.
هوش مصنوعی: او روشنی چشم من است و من دائماً در خیالش در حال حرکت و جستجو هستم.
هوش مصنوعی: عقل آدمی در حالتی گیجی و مستی قرار دارد و اگر خرابگری وارد شود و اوضاع را به هم بزند، دیگر نمیتوان او را آزاد و بیخبر از شرایط نگه داشت.
هوش مصنوعی: نعمت الهی، گنجینهای از رازها و داناییهاست که هر چیزی را که بخواهم، میتوانم از او بگیرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.