گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

شراب شوق را پیمانه می باش

حریف خلوت جانانه می باش

اگر تو مست مجنونی ندیدی

ببین لیلی و خود دیوانه می باش

در دل می زن اما در شب و روز

مقیم گوشهٔ آن خانه می باش

به صورت ساحلی معنی چو دریا

ورای این و آن دردانه می باش

دلت گنجنیهٔ گنجی است دائم

بیا در کنج این ویرانه می باش

فدای عشق کن جان گرامی

دل و دلدار و هم جانانه می باش

درآمد از در دل نعمت الله

چو شمعی تو برو پروانه می باش

 
 
 
فیض کاشانی

چو مرد او شدی مردانه میباش

چو مست او شدی مستانه میباش

اگر در سر هوای دوست داری

ز خویش و آشنا بیگانه میباش

چه خواهی لذت مستی بیابی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه