عاشق و مست و رندم و جانباز
در میخانه را گشادم باز
الصلا ای حریف میخواران
قدمی نه بیا و خود در باز
شاهد غیب و ساقی عشقیم
مطربا ساز عشق ما بنواز
برو ای عقل حیله را بگذار
تو و زهد و نماز و ما و نیاز
در خرابات رند او باشیم
دعوت ما چه می کنی بنماز
محرم راز خلوت جانیم
یک زمان خانه را به ما پرداز
سید ما به عشق بندهٔ ماست
اوست محمود و نعمةالله ایاز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از احساسات عشق و سرمستی صحبت میکند. شاعر خود را عارف و عاشق میداند و با دعوت از دوستان میخواهد که به میخانه بیایند و از لذتهای عشق و نوشیدنیهای مستکننده بهرهمند شوند. او از عقل و زهد فاصله میگیرد و بر اهمیت عشق و دوستی تأکید میکند. شاعر خود را محرم رازهای دل میداند و اشاره میکند که در این مسیر، محبت و عشق خداوند (سید) را نیز میستاید.
هوش مصنوعی: من عاشق و سرخوش و بازیگوش هستم و در را به روی میخانه باز کردهام.
هوش مصنوعی: ای دوست میخوار، بیا و یک قدم به جلو بگذار و خودت را نشان بده.
هوش مصنوعی: ما در عالم عشق و زیبایی چونان شاهد و نوشندهایم، ای نوازنده، با ساز عشقمان نوا بزن.
هوش مصنوعی: ای عقل، از ترفندها دست بردار و بگذار در کنار زهد، نماز، و ما و نیازهایمان، مشغول شویم.
هوش مصنوعی: در میخانه، ما به جمع رندانی که در آنجا هستند، تعلق داریم. بیدلیل دعوت ما به نماز چیست؟
هوش مصنوعی: ما در یک دوره خاص با هم رازهای عمیق وجودی و روحی خود را به اشتراک میگذاریم، پس بیایید خانهامان را با حقیقت و صمیمیت پر کنیم.
هوش مصنوعی: سید ما به محبت بندهاش محبت دارد، او همان محمود و نعمتالله ایاز است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه به آخر بمرد باید باز؟
هم به چنبر گذار خواهد بود
این رسن را، اگر چه هست دراز
خواهی اندر عنا و شدت زی
[...]
سرو ساقی وماه رود نواز
پرده بر بسته در ره شهناز
زخمه رودزن نه پست ونه تیز
زلف ساقی نه کوته ونه دراز
مجلس خوب خسروانی وار
[...]
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه بآخر بمرد باید باز؟
هم بچنبر گذار خواهد بود
این رسن را اگر چه هست دراز
خواهی اندر عنا و شدّت زی
[...]
ای تو را آروزی نعمت و ناز
آز کرده عنان اسپ نیاز
عمرت از تو گریزد از پس آز
تو همی تاز در نشیب و فراز
بر در بخت بد فرود آید
[...]
چند گویی که نشنوندت راز
چند جویی که می نیابی باز
بد مکن خو که طبع گیرد خو
ناز کم کن که آز گردد ناز
از فراز آمدی سبک به نشیب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.