در میخانه را گشادم باز
داد رندان تمام دادم باز
با حریفان نشسته ام سرمست
بزم شاهانه ای نهادم باز
در خرابات مست و رندانه
فارغ البال اوفتادم باز
غم عشقش که شادی جانست
شاد بادا که کرد شادم باز
دفتر کاینات می خواندم
شد به عشقش همه ز یادم باز
من چو شاگرد می پرستانم
در همه کار اوستادم باز
بندهٔ سید خراباتم
بر همه عاشقان زیادم باز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.