در میخانه را گشادم باز
داد رندان تمام دادم باز
با حریفان نشسته ام سرمست
بزم شاهانه ای نهادم باز
در خرابات مست و رندانه
فارغ البال اوفتادم باز
غم عشقش که شادی جانست
شاد بادا که کرد شادم باز
دفتر کاینات می خواندم
شد به عشقش همه ز یادم باز
من چو شاگرد می پرستانم
در همه کار اوستادم باز
بندهٔ سید خراباتم
بر همه عاشقان زیادم باز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به وصف حال خودش در میخانه میپردازد. او در میخانه را باز میکند و با رندان و حریفانش سرمست نشسته است و بزم شادی را برپا میکند. در اوج مستی و شادی، غم عاشقیش را فراموش کرده و به عشق خود شادی میبخشد. همچنین از خودش به عنوان یک شاگرد میپرست نام میبرد و اظهار میکند که در همه امور تحت تأثیر عشق است. در نهایت، خود را بنده و خدمتگزار عشق و میخانه میداند و به عشق ورزی میان عاشقان اهمیت میدهد.
هوش مصنوعی: در میخانه را باز کردم و به خاطر مهمانان شراب دادم و همه چیز را برایشان آزاد گذاشتم.
هوش مصنوعی: با رقیبانم نشستهام و از خوشی در مهمانی بزرگی خود را غرق کردهام.
هوش مصنوعی: در محلی که مردم برای خوشگذرانی و شادی جمع شدهاند، بیدغدغه و آسوده خاطر به زمین افتادم و حالت مستی و بازیگوشی را تجربه کردم.
هوش مصنوعی: غم عشق او که مایهی خوشی و روشنایی جانم است، باعث شادابی من شده است. شاد باشم که دوباره مرا شاد کرده است.
هوش مصنوعی: در حالی که به مطالعه و بررسی دنیای اطراف میپرداختم، عشق او باعث شد تمام خاطرات و دانش قبلیام فراموش شود.
هوش مصنوعی: من مانند شاگردهایی هستم که همواره در تلاش برای یادگیری از استاد خود هستند و در هر کاری تحت راهنمایی او قرار دارم.
هوش مصنوعی: من بندهٔ سید خرابات هستم و بر همه عاشقان عشق و محبت میافزایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.