خوش خیالی نقش بسته آن نگار
نقش او بر پردهٔ دیده نگار
صورت و معنی به هم آمیخته
آنچه پنهان بود گشته آشکار
جام می بستان لبش را بوسه ده
یک دمی با همدمی همدم بر آر
چشم مستش می برندان می دهد
رند سرمست است و ساقی درخمار
مظهر ما ظاهر است اما یکی است
گرچه باشد مظهر او صدهزار
ذره ذره هر چه آید در نظر
آفتابی می نماید بی غبار
گرچه سید رفت از دنیا ولی
نعمت الله ماند از وی یادگار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ زیبایی و خوش خیالی یك معشوق است که در چشمان شاعر نقش بسته است. شاعر به نمایش و آشکار شدن زیبایی معشوق اشاره میکند و از لذتهایی که در کنار او تجربه میکند، چون بوسیدن لبش و همدمی با او، سخن میگوید. همچنین، او به چشم مست معشوق و حالت رندانهاش اشاره میکند. در نهایت، شاعر به این نکته اشاره دارد که با وجود رفتن سید از دنیا، یادگارهای او همچنان باقیمانده و نعمتهای او فراموش نمیشود.
هوش مصنوعی: خوش خیالی به شکل تصویر زیبایی از آن معشوق بر صفحه چشم من نقش بسته است.
هوش مصنوعی: ظاهر و باطن در هم فرورفته و آنچه که تا کنون مخفی بود، حالا نمایان شده است.
هوش مصنوعی: جام می باغ را بوسهای بر لبش بزن و لحظهای با همراه خود در کنار هم بگذرانید.
هوش مصنوعی: چشم شیدایش آتش عشق را در دل میافروزد. آن میگسار سرخوش و مست است و یار او در حالت خماری به سر میبرد.
هوش مصنوعی: ظاهر ما نمود بیرونی است، اما در واقع تنها یک حقیقت وجود دارد، هر چند که مظاهر آن میتواند به هزاران شکل مختلف باشد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که در دید ما قرار گیرد، به مانند نوری درخشان و بدون زنگار به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه سید از دنیا رفت، اما نعمتهای خداوند همچنان بهجا مانده و یاد او در دلها باقی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خور به شادی روزگار نوبهار
می گسار اندر تکوک شاهوار
رأی مجلس کرد رای شهریار
پادشاه تاج بخش تاجدار
سیف دولت شاه محمود آنکه شد
مجلس او آسمان افتخار
ای خداوند خداوندان دهر
[...]
زینهار ای یار ِگلرخ زینهار
بیگنه بر من مکن تیزی چو خار
لالهٔ خود رویم از فرقت مکن
حجرهٔ من ز اشک خون چون لالهزار
چون شکوفه گرد بدعهدی مگرد
[...]
ای ز دولت دست جاهت را سوار
هیچ میدان چون تو نادیده سوار
عدل تو بفزود زینت ملک را
زینت ساعد بیفزاید سوار
حزم تو چون خاک و عزم تو چو باد
[...]
خواجه شغل بنده را تیمار دار
تا کمر پیشت ببندم بنده وار
وقت من خوش دار و برگم ده که من
خوشترین وقتی تو را آیم به کار
تا بود نام محمد بر سرت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.