راه شرابخانه را می دهمت نشان دگر
گوش کن و به جان شنو گفتهٔ عاشقان دگر
علم بدیع عارفان گر هوست بود بیا
تا که معانی خوشی با تو کنم بیان دگر
جام میست جسم و جان
گر تو ندانی این سخن تن دگرست جان دگر
گر به وجود ناظری هر دو یکیست در وجود
ار به صفات مایلی این دگر است و آن دگر
هر نفسی خیال او نقش دگر زند بر آب
از نظر خیال ما آب شود روان دگر
پیر هزار ساله ای گر برسد به بزم ما
از دم روح بخش ما باز شود جوان دگر
عاشق و مست و واله ام همدم نعمت اللهم
همچو منی کجا بود در همهٔ جهان دگر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.