گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

گرد میخانهٔ دل به جان گردید

همچو رندان به جان روان گردید

گرچه مخمور بود مستی شد

این چنین بود آن چنان گردید

گرد کنج خراب گشت بسی

گنج پنهان بر او عیان گردید

تا نشانی ز بی نشان یابد

نام را ماند و بی نشان گردید

لطف معشوق ما کرم فرمود

مونس جان عاشقان گردید

قسم علم بدیع را خواندیم

آن معانی به ما عیان گردید

در مقامی که نعمت الله است

گرد آن در کجا توان گردید

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
شاه نعمت‌الله ولی

این و آن بود جمله آن گردید

این چنین بود آن چنان گردید

باز علم بدیع می خوانیم

این معانی از آن بیان گردید

هر که در صحبتم دمی بنشست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از شاه نعمت‌الله ولی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه