این و آن بود جمله آن گردید
این چنین بود آن چنان گردید
باز علم بدیع می خوانیم
این معانی از آن بیان گردید
هر که در صحبتم دمی بنشست
محرم راز عاشقان گردید
در مقامی که جان نمی گنجد
گرد آنجا کجا توان گردید
وانکه چون ما فتاد در دریا
قطره ای بحر بیکران گردید
هر که دل را به دلبری بسپرد
مونس جان دلبران گردید
نعمت الله پیر عارف بود
این زمان باز نوجوان گردید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از عارف بزرگ، نعمت الله، به بیان تصورات و تغییراتی میپردازد که در زندگی و وجود انسانها رخ میدهد. شاعر به این نکته اشاره دارد که هر چیز و هر حالتی میتواند به نوعی تغییر کند و به واقعیتی دیگر تبدیل شود. در این مسیر، افرادی که در جمع عاشقان و عارفان قرار میگیرند، به راز و درک عمیقتری دست مییابند. همچنین، شاعر به زیباییهای عشق و دلبری اشاره میکند و از جوانی دوباره پیر عارف سخن میگوید که نشاندهنده قدرت عشق و تحول است.
هوش مصنوعی: این و آن همه به یک نتیجه رسیدند و هرکدام به گونهای تغییر شکل پیدا کردند.
هوش مصنوعی: ما دوباره به خواندن هنر عالی و جدید خود مشغولیم و این مفاهیم از آن بیان شدهاند.
هوش مصنوعی: هر کسی که برای مدتی در کنار من نشسته، به رازهای عاشقانه آگاه شده و به جمع عشقورزان پیوسته است.
هوش مصنوعی: در جایگاهی که روح و جان انسان نمیتواند آسوده و قرار گیرد، چگونه میتوان در آنجا ماند و احساس راحتی کرد؟
هوش مصنوعی: کسی که مانند ما در دریا افتاد، مانند یک قطره در دریای بیپایان تبدیل شد.
هوش مصنوعی: کسی که دلش را به محبوبی بسپارد، در حقیقت به یک دوست و همراه جان تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: نعمت الله، آن عارف پیر، در این زمان دوباره جوان شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دیده عمری به سر روان گردید
به هوا گرد این جهان گردید
به خیالی که روی او بیند
گرد بر گرد این و آن گردید
او نظر کرد دیده روشن شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.