گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

ساقی رخ اگر به ما نماید

در جام جهان نما نماید

آئینهٔ معنئی به دست آر

تا صورت او تو را نماید

نتوان دیدن به خود خدا را

بینیم اگر خدا نماید

خورشید به نور طلعت خویش

روئی به من و شما نماید

نوشیم شراب تا دهد جام

بینیم جمال تا نماید

گر آینه عین او نباشد

ما را و تو را کجا نماید

دیدیم به چشم نعمت الله

نوری که خدا به ما نماید

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
شاه نعمت‌الله ولی

نوری که خدا به ما نماید

در جام جهان نما نماید

آئینه چو صیقلش نکردی

روی تو به تو کجا نماید

این لطف نگر که پادشاهی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از شاه نعمت‌الله ولی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه