گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

دل عاشق نظر به جان نکند

خاطرش میل با جنان نکند

ای که گوئی که ترک رندی کن

رند سرمست آنچنان نکند

دنیی و آخرت مده که دلم

التفاتی به این و آن نکند

رند مستیم نام ما که برد

بینشان را کسی نشان نکند

جرعهٔ می به جان خرید دلم

کرد سودائی و زیان نکند

عاشق و رند مست او باشیم

عاشق انکار عاشقان نکند

نعمت الله حریف و می در جام

هیچکس توبه این زمان نکند

 
 
 
اوحدی

عاشق دوست یاد نان نکند

کز چنین دوست کس زیان نکند

خواجوی کرمانی

در زبان آوری مکوش که چرخ

سرت اندر سر زبان نکند

رو کرم کن بجای خلق خدای

کز کرم هیچکس زیان نکند

حزین لاهیجی

نتواندکه یاد آن نکند

دل از آن بار غم گران نکند

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه