عشق دردیست تا نمی گیرد
جان عاشق صفا نمی گیرد
ایدل ار عاشقی بیا خوش باش
عاشقان را خدا نمی گیرد
موج بحریم و غرقهٔ دریا
غیر ما دست ما نمی گیرد
دردمندیم و درد می نوشیم
دل ما زین دوا نمی گیرد
لطف او عالمی به ما بخشید
به کرم هیچ وا نمی گیرد
آتش عشق شمع جانم سوخت
در تو آخر چرا نمی گیرد
هر که بیگانه نیست از سید
دلش از آشنا نمی گیرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عمق و پیچیدگی عشق و دردهای آن است. شاعر به این نکته اشاره میکند که عشق دردی است که عاشق را تسکین نمیدهد و او را درگیر میکند. به رغم همه سختیها و دردهایی که عاشقان متحمل میشوند، عشق آنها را به سمت خدا و محبت رهنمون میسازد. در این مسیر، شاعر میگوید که به محبت و لطف الهی نیازمند است و در نهایت، عشق او را میسوزاند، اما هنوز هم در پی درک و دریافت این عشق است. با اشاره به بیگانگان و آشنایان، نشان میدهد که ارتباط و آشنا بودن با محبوب، دل را پر از محبت میکند.
هوش مصنوعی: عشق نوعی درد است که تا جان عاشق را نگیرد، شادی و آرامش حقیقی به او نمیرسد.
هوش مصنوعی: ای دل، اگر عاشق هستی، بیا و شاد باش، زیرا خدا عاشقان را نمیگیرد.
هوش مصنوعی: من مانند موجی در دریا هستم و در عمق آن غرق شدهام، کسی جز خودم به کمک من نمیآید.
هوش مصنوعی: ما در رنج و درد به سر میبریم و همچنان به تحمل این درد ادامه میدهیم، اما دل ما از این درمان بهبود نمییابد.
هوش مصنوعی: فضل و مهربانی او به ما جهانی از نعمتها عطا کرده و کرم او هیچگاه کم نمیشود.
هوش مصنوعی: عشق من نسبت به تو مانند شعلهای است که جانم را سوزانده و من نمیفهمم چرا این عشق همچنان در تو تأثیر نمیگذارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که با سید ارتباط نزدیکی ندارد، نمیتواند از آشنا محبت و دوستی دریافت کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.