بیا ای یار و بر اغیار میخند
بنوش این جام و با خمار میخند
یکی ایمان گزید و دیگری کفر
تو مؤمن باش و با کفار میخند
یکی با تو نعم گوید یکی لا
تو با اقرار و با انکار میخند
چو دنیا نیست مأوای حکومت
دلا بر ریش دنیادار میخند
زبان بربند و خامش باش در عشق
مشو بی زار و بر آزاد میخند
بیا چون نعمتالله ناظر حق
ببین دیدار و بر دیدار میخند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از دوستانش دعوت میکند که با هم بر مشکلات و ناپایداریهای دنیا بخندند. او تأکید میکند که هر کس ایمان و کفر خود را دارد، اما تو باید با ایمان و با اطمینان به زندگی ادامه دهی. همچنین اشاره میکند که دنیا جای ثبات و حکومت نیست، بنابراین باید به آن بیاعتنا بود. او از دوستش میخواهد که در عشق خاموش باشد و از نگرانیهای بیمورد دوری کند، در نهایت با اشاره به ناظر بودن خدا، به زیباییهای دیدار و شادابی زندگی دعوت میکند.
هوش مصنوعی: بیا ای دوست، با هم به دشمنان بخندیم. این جام را بنوش و با حالتی شاداب لبخند بزن.
هوش مصنوعی: یک نفر به ایمان روی آورده و دیگری به کفر. تو که مؤمن هستی، باید با کافران با خوشی و خنده رفتار کنی.
هوش مصنوعی: یکی از افراد با تو به طور مثبت و شاداب صحبت میکند و دیگری به طور غیرمستقیم و با تردید در مورد تو اظهار نظر میکند و به نوعی میخندد.
هوش مصنوعی: وقتی دنیا جای امن و مناسبی برای حکومت نیست، به دنیاداران بخند و به آنها اشکال بگیر.
هوش مصنوعی: سکوت کن و در عشق حرف نزن، زیرا ممکن است دلی را آزرده کنی. بر خواستههای خود بخند و از آزادیات لذت ببر.
هوش مصنوعی: بیا مانند نعمتالله، که نظارت و توجه خداوند را دارد، به تماشای دیدار بپرداز و از آن دیدار خوشحال باش.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.