غزل شمارهٔ ۴۰۳
هرچه بینی جمله آیات وی است
علم او آئینهٔ ذات وی است
ساقی ما می به ما بخشد مدام
ذره و خورشید جامات وی است
نور چشم ما نماید او به او
عین او باشد که مرآت وی است
چیست عالم سایه بان پادشاه
جزو و کل مجموع رایات وی است
عشق او رخ می نهد فرزین برد
عقل شطرنج از شه مات وی است
خوش خیالی نقش می بندیم ما
در نظر ما را خیالات وی است
عقل اگر گوید خلاف عاشقان
قول او مشنو که طامات وی است
عارفی گردم ز غایت می زنم
راست می گوید که غایات وی است
نعمت الله پادشاهی می کند
در همه عالم ولایات وی است
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...