همچو این محجوب ما صاحب جمالی هست نیست
خوشتر از نقش خیال او خیالی هست نیست
در لب او چشمهٔ آب حیاتی نیست هست
این چینن سرچشمهٔ آب زلالی هست نیست
مجلس عشقست و ما سرمست و ساقی در حضور
عاقل مخمور را اینجا مجالی هست نیست
روح اعظم صورت و معنی او ام الکتاب
آفتاب دولت او را زوالی هست نیست
هستی ما را وجود از جود آن یک نیست هست
در دو عالم غیر این ما را مآلی هست نیست
سید رندانم و سرمست در کوی مغان
زاهدان را این چنین ذوقی و حالی هست نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.