همه عالم تن است و جان عشق است
جان و جانان عاشقان عشق است
عشق هم صورتست و هم معنی
آشکارا و هم نهان عشق است
در میان آی و در کنارش گیر
خوش کناری که در میان عشقست
عشق و معشوق و عاشق خویشیم
هرچه هستیم این زمان عشق است
عمر جاوید خوش بُود با عشق
غرض از عمر جاودان عشق است
عاشقانه در آ درین مجلس
گر تو را عشق آن چنان عشق است
نعمت الله چو نور پیدا شد
نظری کن ببین که آن عشق است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن درباره عشق و نقش آن در وجود انسانها و هستی است. شاعر تأکید دارد که همه چیز در عالم، تن و جان انسانها به عشق مربوط است. عشق هم جنبه ظاهری و هم باطنی دارد و باید در دل آن قرار گرفت. عشق و معشوق و عاشق یکی هستند و هویت واقعی ما را عشق شکل میدهد. عمر جاودان، با عشق معنا مییابد و هدف از زندگی نیز عشق است. در پایان، با اشاره به نعمت الهی، بر اهمیت و نور عشق تأکید میشود.
هوش مصنوعی: تمام عالم همچون یک بدن است و عشق روح آن. روح و معشوق عاشقان، خود عشق است.
هوش مصنوعی: عشق هم ظاهری دارد و هم باطنی، به این معنا که میتوان آن را به وضوح مشاهده کرد و هم میتواند به صورت پنهان وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: به جمعی وارد شو و در کنارشان قرار بگیر؛ زیرا که عشق در میان آنها وجود دارد و لحظههای شیرینی را رقم میزند.
هوش مصنوعی: ما در این زمان به عشق و معشوق و عاشق تعلق داریم؛ هر چه که هستیم، در اصل عشق است.
هوش مصنوعی: عمر طولانی و خوشبختی مربوط به عشق است، هدف از زندگی ابدی نیز عشق است.
هوش مصنوعی: در این محفل عاشقانه، اگر تو به اندازهی عشق واقعی به من احساس داشته باشی، همه چیز تغییر خواهد کرد.
هوش مصنوعی: وقتی نعمت خدا مانند نوری روشن میشود، بیندیش و ببین که آن عشق حقیقی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گرد پرگار چرخ مرکز بست
شبه مرجان شد و بلور جمست
آمد آن رگزن مسیحپرست
شست الماسگون گرفته به دست
کرسی افکند و برنشست بر او
بازوی خواجه عمید ببست
شست چون دید گفت عز و علا
[...]
ستد و داد جز به پیشادست
داوری باشد و زیان و شکست
تا مرا بود بر ولایت دست
بودم ایزد پرست و شاه پرست
امر شه را و حکم الله را
نبدادم به هیچ وقت از دست
دل به غزو و به شغل داشتمی
[...]
آمد آن حور و دست من بربست
زده استادوار نیش به دست
زنخ او به دست بگرفتم
چون رگ دست من ز نیش بخست
گفت هشیار باش و آهسته
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.