ملک جان در ولایتی دگر است
تخت دل در حمایتی دگراست
قول مستانه ای که ما گوئیم
بشنو او را حلاوتی دگر است
دلبران در جهان فراوانند
حسن ما را ملاحتی دگر است
عاقلان را نهایتی است ولی
عاشقان را نهایتی دگر است
وحده لاشریک له می گو
کاین سخن از روایتی دگر است
در خرابات رند سرمستیم
ذوق ما ذوق و حالتی دگر است
نعمت الله خدا به ما بخشید
این عنایت عنایتی دگر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از وضعیت خود و احساساتش سخن میگوید. او اشاره میکند که در جهانی دیگر و در شرایط متفاوتی قرار دارد. عشق و زیباییاش به گونهای خاص است که با دیگران متفاوت است. همچنین، او به این نکته اشاره میکند که درک عاقلان محدود است، در حالی که عاشقان به افقهای بیپایانی میرسند. در نهایت، شاعر بر اهمیت نعمتها و عنایتی که خدا به او داده تأکید میکند و میگوید که حال و هوای او به کلی متفاوت است. این شعر به نوعی به عمق تجربه و احساسات انسانی در عشق و عرفان پرداخته است.
هوش مصنوعی: جان انسان در سرزمینی دیگر قرار دارد و دل او در پشتیبانی و حمایت متفاوتی است.
هوش مصنوعی: آنچه ما با حال مستی میگوییم، گوش کن، زیرا دارای طعمی دیگر و شیرینی خاصی است.
هوش مصنوعی: در دنیا افراد زیبا و دلربا زیاد هستند، اما زیبایی و جذابیت ما ویژگی خاص و متفاوتی دارد.
هوش مصنوعی: افراد عاقل به سرانجامی مشخص و محدود میرسند، اما عاشقان به سرانجامی متفاوت و بیپایان میرسند.
هوش مصنوعی: تنها اوست و شریکی ندارد، پس این سخن از حکایت دیگری است.
هوش مصنوعی: در میخانه، ما سرخوش و شادابیم و حال و هوای ما متفاوت از دیگران است.
هوش مصنوعی: خداوند نعمتهای فراوانی به ما داده و این لطف او واقعاً شگفتانگیز است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.