حال او از بشر چه می پرسی
قصهٔ خیر و شر چه می پرسی
لب شیرین او به ذوق ببوس
لذت نیشکر چه می پرسی
آفتابی چو رو به ما بنمود
از جمال قمر چه می پرسی
جسم و جان است جام و می با هم
سخن از بحر و بر چه می پرسی
غیر او نیست هر چه هست یکیست
ای برادر دگر چه می پرسی
خبر عاشقان ز عقل مپرس
خبر از بی خبر چه می پرسی
گنج اسما ز نعمت الله جو
کیسهٔ سیم و زر چه می پرسی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مراتب عمیق و فلسفی اشاره دارد. شاعر از مخاطب میخواهد که از مسائلی مانند خیر و شر، لذتهای دنیوی، زیباییها و وجود خداوند سوال نکند. او بر این باور است که همه چیز در عالم به یک حقیقت واحد برمیگردد و وجود محدود بشر نمیتواند جایگاه عمیق وجود خدا و عشق الهی را درک کند. در نهایت، به جای پرسشهای سطحی، باید به جستجوی معنای عمیقتری از زندگی و عشق پرداخت.
هوش مصنوعی: هرگز نپرس از حال او که چه بر او گذشته است و قصهٔ خوبیها و بدیها را نپرس.
هوش مصنوعی: لبهای شیرین او را به شوق ببوس، لذت شیرینی نیشکر را نه میپرسی.
هوش مصنوعی: وقتی خورشید با زیباییاش به ما روی میآورد، دیگر نیازی نیست از زیبایی ماه بپرسیم.
هوش مصنوعی: جسم و روح مانند پیاله و شراب هستند؛ چرا که این دو در کنار هم زندگی و تجربه را معنی میکنند. پس در مورد دریا و ساحل چه سوالی داری؟
هوش مصنوعی: برادر، همه چیز جز او یکسان و واحد است، پس دیگر چه نیازی به پرسش هست؟
هوش مصنوعی: از عقلا انتظار نداشته باش که دربارهی عاشقان چیزی بگویند، زیرا آنها خودشان در حالتی هستند که از واقعیات بیخبرند. پرسش از آنها در مورد عشق، بیمورد است.
هوش مصنوعی: خزانه نامها و صفات الهی را از نعمتهای خداوند جستجو کن، چه نیازی به پرسیدن درباره کیسههای نقره و طلا هست؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.