هر زمان خاطر مرا شکنی
عهد بندی و باز واشکنی
مشکن آن زلف پرشکن که دلم
بشکند چون تو زلف را شکنی
مهر مهرت نهاده ام بر دل
حیف باشد که از جفا شکنی
ما به عهدت درست جانبازیم
گرچه تو قول و عهد ما شکنی
چون مراد تو دل شکستن ماست
دل به تو داده ایم تا شکنی
سر ما آستانهٔ در تو
گر به صد پاره بارها شکنی
نعمت الله شکستهٔ عشق است
بیگناهی دلش چرا شکنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی رابطهی عاشقانه و درد ناشی از شکستن اعتماد و قلب است. شاعر از معشوق میخواهد که زلفهایش را نشکند چرا که دل او نیز دچار آسیب میشود. او بر این نکته تأکید میکند که گرچه معشوق به عهد خود پایبند نیست و دل او را میشکند، اما او هنوز به او عشق میورزد و تحمل درد را به خاطر عشقش میپذیرد. شاعر به نوعی از بیعدالتی و رنجی که در عشق متحمل میشود میگوید و از معشوق میخواهد که بیشتر به دل او آسیب نرساند.
هوش مصنوعی: هر بار که دل مرا میشکنی، دوباره عهدی با من میبندی و سپس آن را از بین میبری.
هوش مصنوعی: زلف زیبا و شکنندهات را شکستن به دل من آسیب میزند، چون اگر تو زلفت را بشکنی، دل من هم میشکند.
هوش مصنوعی: عشق و محبت تو را در قلبم جا دادهام و سزاوار نیست که با بدی و بیوفایی به آن لطمه بزنی.
هوش مصنوعی: ما با وفاداری به وعدهات ایستادهایم، هر چند که تو به قول و عهد ما خیانت کنی.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به هدف تو که دل ما را بشکنی، ما دل خود را به تو سپردیم تا هر طور که میخواهی با آن رفتار کنی.
هوش مصنوعی: اگر تو در را به روی ما ببندی و بارها ضربه به آن بزنی، باز هم ما دنبال ورود به حریم تو خواهیم بود.
هوش مصنوعی: نعمت خدا ناشی از عشق است، پس چرا دل بیگناهی را میشکنی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زرهٔ زلف بر قبا شکنی
آه در جان آشنا شکنی
ببری آب سنگ ما کز دل
سنگ سازی، سبوی ما شکنی
دست و ساعد گرفته دو نان را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.