گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

ساقی قدحی شراب در ده

دل سوخته را کباب در ده

راضی نشوم به یک دو سه جام

لطفی کن و بی حجاب در ده

از پردهٔ غیب روی بنما

در خطهٔ جان خطاب در ده

ای عشق ندای پادشاهی

در ملک چو آفتاب در ده

در ده کس نیست جمله مستند

بانگی بده خراب در ده

ما گمشدگان کوی عشقیم

راهی بنما صواب در ده

در بیداری اگر صلائی

ما را ندهی خراب در ده

پنهان چه دهی شراب وحدت

رندانه و بی حجاب در ده

شادی روان نعمت الله

دهدار مرا شراب در ده

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
خاقانی

سرمستم و تشنه، آب در ده

آن آتش‌گون گلاب در ده

در حجلهٔ جام آسمان رنگ

آن دختر آفتاب در ده

آن خون سیاوش از خم جم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه