گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

برو ای عقل و پند مست مده

پند سرمست می پرست مده

جان مده گر هوای ما داری

دامن ذوق ما ز دست مده

ساقیا جام می بیار و بیا

به جز از می به دست مست مده

خاطر ما چو زلف خود مشکن

سر موئی به ما شکست مده

نعمت الله را به دست آور

لیکن او را به هر چه هست مده

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode