جز یکی نیست بیائید که گوئیم همه
همه از عین یکی باز بجوئیم همه
ای که گوئی که چنان گفت و چنین می گوید
وقت آن است که در آب بشوئیم همه
ما همه آب حیاتیم و همه بحر محیط
گرچه مانند حبابیم بر اوئیم همه
بوی آن زلف ز هر تارهٔ مو می شنویم
لاجرم زلف بتان جمله ببوئیم همه
عقل دیوانه شود چون شنود قصهٔ عشق
دور نبود که بگوئیم که دوئیم همه
آبروی همهٔ قطره چو ما می بینیم
شاید ار ما همهٔ قطره بپوئیم همه
نعمت الله چو یکی باشد آن یک همه اوست
آن یکی را سزد ار زان که بگوئیم همه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.