گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

سایه و همسایه پیدا آمده

صورت و معنی هویدا آمده

دیدهٔ ما روشن است از نور او

نور او در چشم بینا آمده

قطره و بحر و حباب از ما بجو

زان که جمله عین دریا آمده

خوش بلائی می کشم از عشق او

این بلا بر ما ز بالا آمده

تا نماند هیچ رندی در خمار

ساقی مستی بر ما آمده

سید و بنده به هم آمیخته

هر دو تا گوئی که یکتا آمده

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode