عشق را خود حجاب باشد نه
غیر او در حساب باشد نه
می عشق است و جام او عالم
مثل این می شراب باشد نه
در گلستان گلی که می چینی
ورقش بی گلاب باشد نه
سایه و آفتاب را دریاب
سایه بی آفتاب باشد نه
به جز از جام می که نوش کنیم
به ازین خود ثواب باشد نه
نقش غیری خیال اگر بندی
جز خیالی به خواب باشد نه
در خرابات همچو سید ما
رند مست خراب باشد نه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بررسی مفهوم عشق و ارتباط آن با حجاب و موانع میپردازد. او بیان میکند که عشق واقعی خود یک حجاب نیست و باید از غیر عشق دوری کرد. همچنین، اشاره میکند که عشق و می، یعنی شراب عشق، تنها حقیقتی است که ارزش دارد و سایر چیزها در مقایسه با آن بیمعنا هستند. گلستان در شعر نمادی از زیبایی و عشق است و اشاره به این دارد که زیبایی بدون عشق نخواهد بود. سایه و آفتاب هم نشانههای وابستگی و همکاری هستند و هیچ کدام بدون دیگری معنی ندارند. در نهایت، شاعر بر این نکته تأکید دارد که بهترین حالت در زندگی این است که از می عشق بنوشیم و به غیر از آن، هیچ چیز دیگر ارزش واقعی ندارد.
هوش مصنوعی: عشق ممکن است خود مانعی برای رسیدن به حقیقت باشد و هیچ چیز دیگری به جز آن در این موضوع اهمیت ندارد.
هوش مصنوعی: عشق همچون می است و دنیا نیز به مانند جامی که حاوی این شراب است، وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر در باغ گلی بچینی، باید دقت کنی که گل بدون رایحه و زیبایی نباشد.
هوش مصنوعی: سایه و آفتاب را بشناس؛ زیرا سایه بدون وجود آفتاب وجود ندارد.
هوش مصنوعی: به جز از نوشیدن شراب، هیچ چیز دیگری نمیتواند به ما پاداشی بهتر از این بدهد.
هوش مصنوعی: اگر تصویر دیگری که در خواب میبینیم فقط خیال باشد، بنابراین هیچ چیز واقعی در آن وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در مکانهایی که به شادی و خوشگذرانی اختصاص دارند، مانند میخانه، کسی که به اندازه سید ما با صفاست، باید بیپروا و شاداب باشد و برای خوشی زندگی کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.