در دو عالم جز یکی دانیم نه
غیر آن یک را یکی خوانیم نه
گر خیال غیر آید درنظر
نقش او بر دیده بنشانیم نه
عشق جانان روز و شب در جان بود
یک نفس بی عشق جانانیم نه
عشقبازی آیتی در شأن ماست
عاقلی را نیک می دانیم نه
اعتقاد ماست با رندان تمام
منکر احوال مستانیم نه
چشم ما روشن به نور روی اوست
بر خیال غیر حیرانیم نه
دُرد دردش همچو سید می خوریم
در پی دارو و درمانیم نه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عشق و تعلق به وحدت و خداوند میپردازد. شاعر بیان میکند که در دو عالم فقط یک حقیقت وجود دارد و غیر از آن را نمیشناسیم. او تأکید میکند که عشق به معشوق (خداوند) دائمی و بیوقفه است و زندگی بدون آن بیمعناست. همچنین اشاره میکند که وجود غیر از معشوق، هیچ ارزشی ندارد و باید از آن چشمپوشی کرد. در نهایت، شاعر میگوید درد و رنجی که از معشوق دارد را میپذیرد و به دنبال دارو و درمان نیست، زیرا عشق به خداوند برای او کافی است.
هوش مصنوعی: ما در این دو جهان فقط یک حقیقت را میشناسیم و غیر از آن یک حقیقت، چیز دیگری وجود ندارد. ما فقط به همان یک حقیقت اشاره میکنیم.
هوش مصنوعی: اگر فکر کسی جز او به ذهن ما بیاید، باید تصویر او را بر چشم خود نقش کنیم و اجازه ندهیم به چیز دیگری فکر کنیم.
هوش مصنوعی: عشق معشوق هر لحظه در وجودم حضور دارد و بدون عشق او، لحظهای هم نمیتوانم زندگی کنم.
هوش مصنوعی: عاشقانه بازی کردن یکی از ویژگیهای برجسته ماست، اما عقلای عاقل به ما خوب نمینگرند.
هوش مصنوعی: ما به این باوریم که با عدهای از اهل رندی که به وضع مستان اعتراف نمیکنند، هیچ ارتباطی نداریم.
هوش مصنوعی: چشم ما به زیبایی چهره او روشن است و در خیال چیز دیگری سردرگم نیستیم.
هوش مصنوعی: ما از درد او مانند فردی که به میخورد، رنج میبریم و در جستجوی دارو و درمان نیستیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.