به سر خواجه که ما مستانیم
غیر می هر چه دهی نستانیم
داستان همه عالم مائیم
دست ما گیر کز آن دستانیم
در خرابات مغان مست وخراب
ساقی مجلس سر مستانیم
دل و دلدار خودیم و می و جام
جان و جانانه و این وآنیم
مطرب خوش نفس عشاقیم
عاشقانه غزلی می خوانیم
حالت ما دگر و ما دگریم
خدمتش زاهد و ما رندانیم
نعمت الله نهاده خوانی
قدمی نه که همه مهمانیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره حال و هوای مستانه و عاشقانه شاعر است. او به ساقی (کسی که شراب میریزد) اشاره میکند و میگوید که تنها شراب را میطلبند و چیز دیگری نمیخواهند. شاعر خود را جزئی از داستان کل عالم میداند و در خرابات (محل بزم و خوشگذرانی) مست و خراب است. او به عشق و دلدار اشاره میکند و خود را در حالتی خاص و متفاوت مییابد. در نهایت، شاعر با زبان پر از محبت و شادی میگوید که در این مهمانی همه مهماناند و نعمت الهی را جشن میگیرند.
هوش مصنوعی: ما مستانیم و تنها به می فکر میکنیم، هر چیزی جز این که به ما داده شود، برایمان اهمیتی ندارد.
هوش مصنوعی: ما همه موجودات و اتفاقات دنیا را در دست داریم و اگر به دستان ما توجه کنید، متوجه میشوید که ما خود بخشی از این داستان هستیم.
هوش مصنوعی: ما در محلی پر از عشق و خوشی، همراه با میگساری و شادابی، سرمست و خوشحال هستیم.
هوش مصنوعی: ما عاشق و معشوق یکدیگر هستیم و با می و جام در دلمان زندگی میکنیم و به یکدیگر تعلق داریم.
هوش مصنوعی: ما در نقش یک هنرمند با صدای دلنشین، شعرهای عاشقانهای را برای عاشقان میخوانیم.
هوش مصنوعی: ما حالتی جدید داریم و تغییر کردهایم، او به زاهدان خدمت میکند و ما در عین حال رندان هستیم.
هوش مصنوعی: خداوند نعمتهای زیادی را برای ما فراهم کرده، و باید با درک این نعمتها به زندگی ادامه دهیم، زیرا همه ما مهمانانی هستیم که در این دنیا زندگی میکنیم و باید قدر این مهمانی را بدانیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.